موضوعي که بيش از بيان اين همه آمار تلخ اهميت دارد، تاثير اين گرانيها بر اقشار آسيبپذير است که همواره مورد بيتوجهي قرار ميگيرند و اينکه افزايش قيمت موادغذايي مستقيم و غيرمستقيم بر نظام سلامت و افزايش بيماريها تاثير ميگذارد.
نگاه متخصص تغذيه
دکتر تيرنگ نيستاني / دانشيار انستيتو تحقيقات تغذيه ايران
گـرانـي و تـهديـد امـنـيـت غـذايــي
تغذيه سالم و خوب به عوامل متعددي بستگي دارد که مسايل اقتصادي يکي از مهمترين آنهاست. درست است که براي اقشار مختلف (از نظر اقتصادي) تغذيه سالم تعريف شده، اما همه آنها داراي حداقلهايي است که بايد در نظر گرفته شود. اگر قدرت خريد مردم براي تهيه مايحتاج روزانه پايين بيايد، امنيت غذايي دچار خدشه خواهدشد. امنيت غذايي، يعني موادغذايي سالم در همه زمانها و براي همه افراد جامعه در دسترس باشد.
امروزه متخصصان تغذيه پا را فراتر از اين تعريف گذاشتهاند و به اهميت امنيت تغذيه اشاره دارند. فراهمکردن موادغذايي ضروري براي سلولها، (نه شکم) به معناي امنيت تغذيهاي است و در اينجا انتخاب غذا اهميت دوچندان پيدا ميکند؛ مثلا ممکناست فردي متمول باشد و شکمش سير ولي دچار گرسنگي سلولي باشد.
نتايج مطالعههاي متعدد نشان داده هر زماني که وضعيت اقتصادي جامعه دچار تلاطم ميشود، مردم غذاهاي نشاستهاي که هم در دسترس است و هم شکم را سير ميکند، انتخاب ميکنند. در اين بين گوشت، لبنيات، پروتئين و ريزمغذيهاي مورد نياز بدن اهميتش را در سبد خانواده از دست ميدهد. برخي مواد غذايي مانند لبنيات و شير تجملاتي تلقي ميشوند، چون مردم تصور ميکنند اگر لبنيات نخورند، اتفاقي نميافتد، اما نميتوانند از نان و روغن بگذرند. ميوه و گوشت کمتر خريداري ميشود و اقشار آسيبپذير دوباره در آماج کمبود آهن، روي، کلسيم و... قرار ميگيرند.
البته قابل ذکر است کمبود کلسيم در اقشار مرفه هم ديده ميشود. بررسيهاي انجامشده در انستيتو تحقيقات تغذيه (سال 81) نشان ميدهد ميانگين دريافت کلسيم در خانوادههاي ايراني 58 درصد کمتر از نياز است و بخش مهمي از کلسيم و آهن دريافتي موردنياز از غلات است که جذب بالايي ندارند. سرانه?روزانه مصرف لبنيات 40 گرم است و هر فرد فقط 38 گرم شير مصرف ميکند. بايد بدانيد هر ليوان شير يا ماست 300 ميليگرم کلسيم دارد و نياز روزانه بدن به کلسيم 1000 ميليگرم است. با اين اوصاف هر فرد روزانه نصف ليوان لبنيات مصرف ميکند و اگر بخواهد همين مقدار را کاهش دهد، کمبود کلسيم در جامعه بيشتر ميشود.
کمبود ذخيره آهن در گروه سني 6 سال، بيش از 25 درصد و در زنان باردار 21 درصد گزارش شدهاست. کمخوني، معضل تغذيهاي ديگري است که بايد به آن توجه کرد. در سيستانوبلوچستان و جنوب خراسان، بيشترين ميزان کمخوني (کودکان 54 درصد و زنان باردار 45 درصد) گزارش شدهاست. کمبود روي که بر مبناي غلظت سرمي روي در خون، ارزيابي ميشود و بر مبناي آن، زنان باردار 5 ماهه و بالاتر 7/14 تا 50 درصد، جوانان 20 تا 2/34 درصد و در کودکان 6 ساله، 8/21 تا 4/41 درصد دچار کمبود روي هستند.
با اين اوصاف، اگر قرارباشد قيمتها بالاتر رود، کمبود ريزمغذيها نيز تحتتاثير آن قرار ميگيرد. در بسياري مواقع، سياستهاي اقتصادي مسوولان شايد به ظاهر قابل توجيه باشد اما اگر تبعات درازمدت آن را بررسي کنيم، بيماريهايي که در اثر کمبود ريزمغذيها ايجاد ميشود، هزينه دارو، درمان، بستري در بيمارستان، روزهاي از دست رفته به دليل بيماري، هزينههاي سرسامآوري است که قابل جبران نيست و صدمههاي انساني، اجتماعي و بهداشتي آن به مراتب بيشتر خواهد بود. البته چنين سياستهايي به ديدگاه کارشناسي درازمدت نياز دارد.
نگاه متخصص کودکان
دکتر سيدرضا رييسکرمي - عضو هياتعلمي گروه کودکان دانشگاه علوم پزشکي تهران و رييس بخش کودکان بيمارستان وليعصر
گـرانـي و نـگرانـيهـاي کـودکـانــه
در رشد سالم و به موقع کودکان، مولفههاي مختلفي همانند آموزش به والدين و فرهنگسازي در سطح جامعه براي داشتن سفره غذايي و تغذيه سالم که از مهمترين ابعاد رشد کودکان است نقش دارند. از ديگر مؤلفههاي تکامل سالم کودکان آگاهي والدين از زيانهاي غذاهايي مانند فستفود، تنقلات مضر مثل چيپس و پفک و تربيت ذائقه فرزندانشان با غذاهاي سالم و همچنين دسترسي مناسب به خدمات بهداشتي و درماني است.
سومين عامل مهم، دسترسي به موادغذايي سالم و داشتن قدرت توانايي خريد آن است. اين مولفهها تحت تاثير شرايط اقتصادي است. به بيان ديگر، اگر وضعيت اقتصادي جامعه نابسامان باشد، فرهنگسازي و آموزش والدين مختل و موادغذايي سالم و مفيد براي کودکان کمتر خريداري ميشود، روند بيماريها به صورت مزمن درميآيد و کنترل آن سختتر ميشود و سلامت کودکان به خطر ميافتد. درحقيقت، تاثير افزايش ناگهاني اقلام ضروري و موردنياز مردم، در درازمدت نمايان ميشود. کمخوني و کمبود آهن در کودکان بسيار شايع است و اگر کمبود ساير ريزمغذيها هم به آن اضافه شود، اختلالهاي يادگيري و رفتاري در کودکان ايجاد ميکند. از آنجا که کودکان در سنين رشد و تکامل قرار دارند، بايد به ميزان کافي لبنيات مصرف کنند تا دچار کمبود کلسيم نشوند. کاهش مصرف لبنيات ميتواند روند پوکياستخوان را تسريع کند و خستگيهاي مزمن به وجود بياورد بنابراين افزايش قيمت موادغذايي موردنياز کودکان، کيفيت زندگي و رشد و تکامل آنها را تحتتاثير قرار ميدهد.
نگاه فوقتخصص جراحي قلب و عروق
دکتر مهراب مرزبان / عضو هيات مديره انجمن جراحان قلب
گـرانـي و گـرايـش بـه غـذاهـاي نـاسـالـم
در تمام دنيا، غذاهاي سالم و ارگانيک گرانتر هستند. موادغذايي ارگانيک با روشهاي مخصوص توليد ميشوند؛ مثلا به گوشت هورمون زده نميشود و در پرورش محصولات کشاورزي، کودشيميايي و سمپاشي بهکار نميرود. ما چنين محصولاتي را در کشورمان بسيار کم داريم و زماني که وضع معيشتي مردم بد ميشود، مردم به غذاهاي ناسالم روي ميآورند؛ به جاي گوشت، از چربي و موادنشاستهاي و روغنهاي جامد ارزانقيمت استفاده ميکنند، ميوه و سبزي کمتر ميخورند و فقط به فکر سير کردن شکم خود هستند. تغذيه ناسالم در درازمدت بر بروز بيماريهاي قلبي و عروقي بهخصوص بيماريهاي عروق قلبي تاثير دارد.
تقريبا نيمي از مرگوميرها در دنيا به دليل ابتلا به بيماريهاي قلبي و عروقي اتفاق ميافتد و اين ميزان در کشورهاي در حال توسعه 3/2 است. در کشور ما نيز همانطور که ميدانيد آمار مرگومير ناشي از اين بيماريها بالاست که بخش مهمي از آن به نوع تغذيه مردم ربط دارد. شايد تنها سودي که افزايش قيمت موادغذايي دارد، اين است که مردم به جاي گوشت قرمز، از سويا استفاده ميکنند و اين جايگزيني به نفعشان خواهد بود.
نگاه متخصص زنان
دکتر مريم کاشانيان / مدير گروه زنان دانشگاه علوم پزشکي تهران
گـرانـي و نـگرانـيهـاي زنـانــه
مهمترين کمبودهايي که در زنان شايع است، کمبود آهن و کلسيم است که بايد در برنامهغذاييشان وجود داشته باشد. درست است که گراني موادغذايي، در برنامه غذايي زنان تاثير ميگذارد اما با يک برنامهريزي صحيح ميتوان کمبودها را جبران کرد. زنان ميتوانند با مصرف برنج و موادغذايي غيرضروري مانند فستفودها و تنقلات بيخاصيت را کاهش و لبنيات، گوشت، تخممرغ، عدس و اسفناج را که سرشار از کلسيم و آهن هستند، جايگزين کنند. قبل و بعد از سن يائسگي مصرف مکمل ويتامينD براي جذب بهتر کلسيم اهميت زيادي دارد و حتي اگر نميتوانند برخي ريزمغذيهاي مفيد را خريداري کنند، قرص مکمل آن را مصرف کنند.
نگاه آسيبشناس اجتماعي
دکتر مجيد ابهري / عضو هيات علمي دانشگاه علوم پزشکي شهيد بهشتي
گـرانـي و افـزايـش بـيـماريهـاي رواــني
امنيت فکري و رفاه اجتماعي، از ارکان ضروري ايجاد و توسعه سلامت رواني جامعه است. از آنجا که بيش از 50 درصد خانوادهها قدرت مالي متوسط و پايينتر دارند، افزايش قيمت کالاهاي موردنياز و ضروري مردم، اولين تاثير رواني خود را بر اين قشر خواهدگذاشت. با توجه به اين واقعيت که وضعيت اقتصادي جامعه تاثير مستقيم بر ايجاد اضطراب، افسردگي و اختلالهاي رفتاري دارد، افزايش ناگهاني و روزمره قيمتها علاوه بر فشار اقتصادي، باعث افزايش اضطراب فکري و تنش رواني هم در جامعه خواهد شد. همچنين کاهش توان خريد، تنشهاي رفتاري زيادي را بين اعضاي خانواده ايجاد ميکند.
در حقيقت افزايش ساعتي قيمت موادغذايي ضروري مردم، باعث ميشود اقشار کمدرآمد جامعه همواره در اضطراب به سر ببرند. تاثير افزايش قيمتها بر روابط عاطفي و رفتاري از چند منظر قابل بررسي است؛ اول آنکه فشار اقتصادي بر نانآور خانواده (امروزه تفاوتي بين مردان و زنان وجود ندارد)، هم در سطح جامعه و هم درون خانواده تنشهاي کلامي و فيزيکي ايجاد ميکند. از سوي ديگر، زماني که سرپرست خانواده نتواند نيازهاي خانواده خود را تامين کند، اضطراب او به فرزندانش نيز منتقل ميشود و آنها نيز دچار افسردگي خواهندشد. همچنين به دليل مخارج سنگين، روابط عاطفي در خانواده کاهش مييابد و به صفر ميرسد.
تصور کنيد اگر يک کارمند بخواهد در منزلش مهماني بدهد، حتي اگر مهمانها فقط 4 نفر باشند، براي تهيه يک غذاي ساده بايد 80 تا 100 هزار تومان هزينه کند، چون از پس اين هزينه برنميآيد بنابراين اين روابط را کاهش ميدهد و ارتباطهاي عاطفي نيز بهتبع آن کم ميشود. حتي بسيار ديده شده فشارهاي فکري و اضطرابهاي مزمن زمينه بروز سکته را بهخصوص در سالمندان، فراهم ميکنند.
اگر وضعيت تورم و گراني همينطور ادامه يابد، در سالهاي آينده بايد منتظر بروز اختلافها و تنشهاي خانوادگي، رکود عاطفي و افزايش شيوع بيماريهاي رواني در جامعه باشيم. نکته قابلتأمل ديگر، ارتباط وضعيت اقتصادي با آسيبهاي اجتماعي است؛ زماني که تامين هزينه زندگي براي افراد کمدرآمد سخت ميشود، اگر پايبند به ارزشهاي ديني و اخلاقي نباشند، به راحتي به انحراف کشيده ميشوند و از اين طريق آسيبهاي اجتماعي افزايش پيدا ميکند. کلام حضرت علي(ع) که فرمودند: «از فقر و فساد به خدا پناه ميبرم» گوياي همين مساله است.
مهديه آقازماني
هفته نامه سلامت
نظرات شما عزیزان:
|